عکس مربای شاتوت
سَـــــلویٰ
۹۸
۳.۷k

مربای شاتوت

۲۴ خرداد ۰۲
در پاكستان نام‌های خيابان‌ها و محلات اغلب فارسی و صورت اصيل كلمات قديم است.
خيابان‌های بزرگ دو طرفه را شاهراه می‌نامند، همان كه ما امروز «اتوبان» می‌گوييم!

بنده براي نمونه و محض تفريح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را كه در آنجاها به كار می‌برند و واقعا برای ما تازگی دارد در اينجا ذكر مي‌كنم كه ببينيد زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیتی دارد.

نخستين چيزي كه در سر بعضی كوچه‌ها می‌بينيد تابلوهای رانندگی است.
در ايران اداره‌ی راهنمایی و رانندگی بر سر كوچه‌ای كه نبايد از آن اتومبيل بگذرد می‌نويسد:
«عبور ممنوع»
و اين هر دو كلمه عربی است، اما در پاكستان گمان می‌كنيد تابلو چه باشد؟
«راه بند»!

تاكسي كه مرا به قونسلگری ايران دركراچی می‌برد كمی از قونسلگري گذشت، خواست به عقب برگردد، يكي از پشت سر به او فرمان می‌داد، در چنين مواقعي ما می‌گوييم:
عقب، عقب، عقب، خوب!

اما آن پاكستانی می‌گفت:
واپس، واپس، بس!

و اين حرف‌ها در خيابانی زده شد كه به «شاهراه ايران» موسوم است.

اين مغازه‌هایی را كه ما قنادی می‌گوييم (و معلوم نيست چگونه كلمه‌ی قند صيغه‌ی مبالغه و صفت شغلی قناد برايش پيدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته‌اند؟)
آری اين دكان‌ها را در آنجا «شيرين‌كده» نامند.

به آنچه ما هنگام مسافرت «اسباب و اثاثيه» می‌خوانيم، در آنجا «سامان» گويند.

سلام البته در هر دو كشور سلام است. اما وقتی كسی به ما لطف می‌كند و چيزی می‌دهد يا محبتی ابراز می‌دارد، ما اگر خودمانی باشيم می‌گوييم:
ممنونم، متشكرم،
اگر فرنگي مآب باشيم می‌گوييم «مرسی»،
اما در آنجا كوچك و بزرگ، همه در چنين موردی می‌گويند:«مهربانی»!

آنچه ما شلوار گوييم در آنجا «پاجامه» خوانده می‌شود.
قطار سريع‌السير را در آنجا «تيز خرام» می‌خوانند!

جالب‌ترين اصطلاح را در آنجا من برای مادر زن ديدم، آنها اين موجودی را كه ما مرادف با ديو و غول آورده‌ايم «خوش‌دامن» گفته‌اند. واقعا چقدر دلپذير و زيباست.

#محمدابراهيم_باستاني_پاريزي
از پاريز تا پاريس
چاپ ششم، ١٣٧٠/صص ١٣٣و ١٣٤

دستور مربای شاتوت تو اونیکی پیجم هست..
پاپی امکان ویرایش نداره..اگه پیدا نکردین تو کپشن پست بعدی براتون میفرستم..


ممنونم از نگاه همگی🌹🌹
...